شازده کوچولو
بلافاصله نور اندیشهای ذهنم را روشن کرد، همچون آذرخشی که در دل شب تاریک بدرخشد.
به سرعت یک فکری همچون نوری درخشان ذهن من را روشن کرد، مانند صاعقهای گذرا که در میان تاریکی شب می درخشد.
زندگی من یکنواخت است؛ ولی تو اگر مرا اهلی کنی، زندگی من چون خورشید خواهد درخشید.
زندگی من یکرنگ، ساده و بدون تغییر است اما اگر تو من را اهلی و رام کنی زندگی من همچون آفتاب پر نور و درخشان خواهد شد.
آنگاه با صدای پایی آشنا خواهم شد که با صدای پای دیگران تفاوت خواهد داشت؛ صدای پای دیگران مرا به لانه فرو خواهد خزاند؛ ولی صدای پای تو همچون نغمۀ موسیقی مرا از لانه بیرون خواهد کشید.
صدای پای غریبهها من را به داخل لانه خواهد برد. اما صدای پای آشنای تو مثل آهنگی دوست داشتنی من را از لانه به بیرون خواهد آورد.
آخ که من خواهم گریست! آدمها این حقیقت را فراموش کردهاند، ولی تو نباید هرگز از یاد ببری که هرچه را اهلی کنی، همیشه مسئول آن خواهی بود.
افسوس که من خواهم گریست انسانها این حقیقت را از یاد برده اند اما تو هرگز نباید فراموش کنی که هر چیزی را که رام و اهلی میکنی همیشه مسئول و سرپرست آن خواهی بود. به هر حال تو مسئول گل خودت هستی.
چون شاهزاده کم کم به خواب میرفت، به راه افتادم، با خود گفتم: «چیزی که از وجود این شاهزاده، مرا تا این درجه مفتون خود میسازد، وفای او نسبت به گل است و این تصویر آن گل سرخ است که در وجود او، حتّی به هنگام خواب نیز همچون شعلۀ چراغ میدرخشد...
آن چیزی که از وجود این شاهزاده تا این اندازه مرا عاشق و شیفته خودش میکند وفاداری او نسبت به گل است و این تصویر آن گل سرخی است که در وجودش حتی موقع خواب نیز هم چون شعله یک چراغ میدرخشد.
اگر تو گلی را دوست داشته باشی که در ستارهای باشد، لطفی دارد که اگر شب هنگام به آسمان نگاه کنی، همۀ ستارگان شکفته خواهند بود.
اگر از تو روی عشق و علاقه و میل قلبی، گلی را دوست داشته باشی که در آسمان باشد، خیلی مورد پسند و خوب است که هنگام شب به آسمان نگاه کنی، چون تمام ستارگان آسمان را هم چون گل شکوفا و زیبا میبینی.
خود ارزیابی صفحه 140
۱- خلبان چگونه با شازده کوچولو آشنا شد؟
زمانی که به ناچار نخست روی شنها خوابیده بود، هنگام طلوع خورشید با شنیدن صدای نازک و عجیب، شازده کوچولو از خواب بیدار شد که با وقار تمام او را نگاه میکرد، به هر حال در هنگام آشنایی او خود را شاهزاده کوچک معرفی کرد.
۲- چرا شازده کوچولو، شمارش ستارگان را برای کارفرما، بیفایده میدانست؟
چون نه ستارگان برای کارفرما فایده داشتند و نه کارفرما برای آنها فایده داشت.
۳- چرا روباه، دوست داشت اهلی شود؟
میخواست زندگیاش از یک نواختی و عادت خارج شود و زندگیاش چون خورشید بدرخشد و از زندگی و نغمههای مختلف لذت ببرد.
گفت و گو صفحه 140
۱- دربارۀ شخصیتهای داستان با هم گفتوگو کنید.
خلبان: انسانی رویایی که نقاشی را دوست دارد. صبور، بردبار، امیدوار و فعال است.
شازده کوچولو: معصوم، بیریا، مسئولیت پذیر، متفکر و...
روباه: عاشق اهلی شدن، زیرک و توانمند
مالک ستارگان: خسیس، طمع کار و پر ادعا
۲- دربارۀ پیام داستان «شازده کوچولو» بحث کنید.
پیام داستان متفاوت است؛ یعنی از این داستان چندین پیام میتوان برداشت کرد: مسئولیت پذیری، صبوری، آیندهنگری، نگهبانی از داشتهها و...
نوشتن صفحه 141
1- از میان گروه کلمههای زیر واژههای نادرست را بیابید و شکل درستشان را بنویسید.
تصویر مار بوآ، حضم غذا، حدث و گمان، با وقار تمام، ودا و خداحافظی، عظیمت به سیّارۀ زمین، مالک ستاره گان، انسان علاقمند
هضم غذا - حدس و گمان - وداع و خداحافظی - عظیمت به سیارهٔ زمین - مالک ستارگان
2- در بند اوّل درس، قیدها را مشخّص کنید.
وقتی، روزی، در کتابی
3 - با توجّه به کلمههای داخل کمانک، زمان فعل های هر جمله را تغییر دهید و جمله را بازنویسی کنید.
من شاهکار خود را به آدمهای بزرگ نشان دادم. (ماضی بعید)
من شاهکار خود را به آدمهای بزرگ نشان داده بودم.
این هواپیما، با سرعت فوقالعاده پرواز میکند. (ماضی مستمر)
این هواپیما، با سرعت فوقالعادهای داشت پرواز میکرد.
راز دیگری از زندگی شاهزادۀ کوچک بر من فاش شد. (مضارع التزامی)
کاش راز دیگری از زندگی شاهزادهٔ کوچک بر من فاش بشود.
4- جدول صفحۀ بعد را کامل کنید.
1) غزل، مثنوی، قصیده نوعی ............. شعری هستند. قالب
2) یکی از اجزای جمله و به معنی بند است. قید
3) دو مصراعی که با هم بیایند. بیت
4) یکی از عناصر مهمّ داستان درون مایه
5) به ادبیات دفاع مقدّس میگویند. ادبیات پایداری
6) از آن طرف بخوانید نوعی جمله است. یرما
7) صفت «ادب» و یکی از انواع نوشته ادبی
8) اگر از آن طرف بخوانید مترادف هویدا است. ادیپ
9) با فعل اسنادی میآید. مسند
10) ریشۀ فعل بن
11) نوعی ماضی است. استمراری
12) کتاب مشهور مولوی مثنوی
13) «دوست» به زبان ترکی یولداش
14) معمولاً همراه آموزش میآید. پرورش
15) حرف ربط. و