معنی شعر آفرینش همه تنبیه خداوند دل است
بـامدادی که تفاوت نکند لیل و نهارخوش بود دامن صحرا و تماشای بهار
در صبح یک روز بهاری که طول شب و روز آن یکسان میباشد، تماشای بهار و دیدن صحرا بسیار زیبا و لذّت بخش است.
لغتها: بامداد: صبح زود / لیل: شب / نهار: روز
آرایهها: لیل و نهار: آرایه تضاد / بهار و نهار: آرایه جناس / دامن صحرا: آرایه جان بخشی
آفرینش همه تنبه خداوند دل است دل، ندارد که ندارد به خداوند اقرار
تمام پدیدههای جهان هستی برای بیداری و آگاهی انسانهای عارف است و کسی که به وجود خدا اعتراف نکند، هیچ ذوق و احساسی ندارد.
لغتها: آفرینش: آفریده های جهان هستی / تنبه: هوشیار کردن / خداوند دل: انسان عارف (صاحب دل)
آرایهها: دل، خداوند، ندارد: تکرار / که و به : جناس / دل : مجازا احساس و عاطفه
این همه نقش عجب، بر در و دیوار وجودهر کـه فکرت نکند، نقش بـود بـر دیوار
با وجود این همه نقش و نگار و پدیده های شگفت انگیز در جهان خلقت دارد، هر کسی که به این پدیده های شگفت انگیز فکر نکند همانند عکس روی دیوار، بی روح و بی احساس است.
لغتها: عجب: عجیب، شگفت انگیز / وجود: هستی، جهان هستی / فکرت: فکر و اندیشه، تفکر
آرایهها: دیوار: تکرار / در و دیوار: مراعات نظیر / بر و در: جناس / دیوار وجود: اضافه تشبیهی
کوه و دریـا و درختان، همه در تسبیح اندنه همه مستمعی، فهم کند این اسرار
همه ی موجودات جهان هستی در حال ذکر و نیایش خداوند هستند، ولی هر شنونده ای نمی تواند این اسرار و رازهای عالم را بشنود و درک کند.
لغتها: تسبیح: نیایش کردن / مستمع: شنونده
آرایهها: اشاره به آیه 44 سوره اسراء: تلمیح / کوه و دریا و درختان: مراعات نظیر
خبرت هست که مرغان سحر می گویند:آخر ای خفته، سر از خواب جهالت بردار؟
آیا خبر داری پرندگانی که در سحرگاهان آواز سر می دهند، میگویند: ای انسان غافل و نادان، از خواب غفلت بیدار شو.
لغتها: مرغان: پرندگان / خفته: غافل و بی خبر / جهالت: نادانی
آرایهها: سر و سحر: جناس / خواب و سحر و خفته: مراعات نظیر / خواب جهالت: اضافه تشبیهی / سر از خواب برداشتن: کنایه از آگاهی و بیداری
تا کی آخر چو بنفشه، سر غفلت در پیش؟حیف باشد که تو در خوابی و نرگس، بیدار
تا کی می خواهی همانند گل بنفشه در غفلت و نادانی به سر ببری؟ حیف باشد که تو در خواب غفلت باشی و و گل نرگس بیدار و بینای حقایق باشد.
لغتها: حیف: افسوس
آرایهها: چو بنفشه: تشبیه / در و سر: جناس / بنفشه و نرگس: مراعات نظیر / خواب و بیدار: تضاد / بنفشه: نماد غفلت / نرگس: نماد آگاهی و بینایی / سر غفلت در پیش گرفتن: کنایه
که تواند که دهد میوه ی الوان از چوب؟یا که داند که بر آرد گل صد برگ از خار؟
چه کسی جز خداوند میتواند از چوب درخت، میوه های رنگارنگ پدید بیاورد، چه کسی جز خداوند میتواند از خار، گلهای سرخ زیبا پدید آورد؟
لغتها: الوان: رنگارنگ / گل صد برگ: نوعی گل سرخ
آرایهها: گل و خار: تضاد / میوه و چوب و برگ: مراعات نظیر / چوب: مجازا درخت
عقل حیران شود از خوشه ی زرّین عنب فهم، عـاجـز شود از حقّـه ی یـاقوت انـار
عقل انسان از زیبایی خوشههای طلایی رنگ انگور متحیر می شود و فهم انسان از درک چگونگی قرارگرفتن دانه های یاقوت انار ناتوان است.
لغتها: حیران: سرگردان / عنب: انگور / حقه: ظرف کوچکی برای نگهداری جواهرات / یاقوت: سنگ قیمتی
آرایهها: خوشه و عنب: مراعات نظیر / عنب و انار: مراعات / حقه یاقوت انار: اضافه تشبیهی
پاک و بی عیب خدایی که به تقدیر عزیزماه و خورشید مسخّر کند و لیل و نهار
پاک و بی عیب و نقص است خداوندی که با فرمان خود، تمام پدیدهها و موجودات را مطیع خود کرده است.
لغتها: تقدیر: سرنوشت، فرمان خداوند / مسخر: رام و مطیع
آرایهها: لیل و نهار: تضاد / ماه و خورشید: مراعات / اشاره به آیات قران: تلمیح
تـا قیامت سخن انـدر کـرم و رحـمت اوهمه گویند و یـکی گفته نیایـد ز هـزار
اگر همه ی مردم تا روز قیامت از بخشش و بزرگی و رحمت الهی سخن گویند باز هم یکی از هزاران لطف و رحمت خداوند گفته نمیشود.
آرایهها: اشاره به ایات قرآن (و ان تعدوا نعمت الله لا تحصوها...): تلمیح
نعمتت بـار خـدایـا، ز عـدد بیرون است انعام تـو هـرگز نـکند شکـر گـزار
خداوندا، نعمت های تو قابل شمارش نیستند و هیچ انسان شکرگزاری نمی تواند شکر نعمتها و بخشش های بیشمار تو را بجای آورد.
لغتها: اِنعام: بخشش / اَنعام: چهارپایان / بار: آفریننده، خالق
آرایهها: نعمت، شکر، انعام، شکرگزار: مراعات نظیر / ز عدد بیرون بودن: کنایه از بیکران و بیشمار بودن
سعدیا، راست روان گوی سعادت بردندراستی کن که به منزل نرسد کج رفتار
ای سعدی، انسان هایی که صادق و درستکار هستند خوش بخت خواهند شد. تو نیز صادق و راستگو باش، زیرا آدمهای دروغگو هیچ گاه به مقصودشان نمیرسند.
لغتها: راست روان: انسان درست کار / گوی: توپ کوچک / کج رفتار: انسان نادرست و بدکار
آرایهها: که و به: جناس / گوی سعادت: اضافه تشبیهی / گوی سعادت بردن: کنایه از موفق شدن / راست و راستی: جناس / بار کج به منزل نرسد: ضرب المثل
خود ارزیابی صفحه 14 کتاب
1- چند نمونه از جلوه های زیبایی آفرینش و نعمت های خدا را در درس، بیابید و بیان کنید.
عقل حیران شود از خوشۀ زرین عِنَب فهم، عاجز شود از حقۀ یاقوت انار
که تواند که دهد میوۀ اَلوان از چوب؟ یا که داند که بر آرد گل صد برگ از خار؟
پاک و بی عیب خدایی که به تقدیر عزیز ماه و خورشید مُسَخر کند و لیل و نهار
2- مفهوم آیۀ 44 سورۀ «اسراء» با کدام بیت درس تناسب دارد؟
کوه و دریا و درختان، همه در تسبیحاند نه هم مستمعی، فهم کند این اَسرار
یعنی چیزی در جهان نیست، مگر آنکه خدا را تسبیح کند و به پاکی بستاید، لیکن شما تسبیح آنها را نمیفهمید.
3- پیام بیت پایانی شعر را توضیح دهید.
راست گویی و کردار راست باعث خوشبختی و آرامش انسان و دروغ گفتن باعث شکست و ناکامی میشود.
4- چرا انسانها نمیتوانند شکرگزار نعمتهای الهی باشند؟
چون آفریدهها و نعمتهای خدا بیشمار هستند.
گفتگو صفحه 14 کتاب
1- دربارۀ پیام این درس با هم گفتوگو کنید.
1- آفریدههای خدا برای آگاه کردن دل انسانهای صاحب دل هستند.
2- همۀ آفریدهها در حال تسبیح خداوند هستند
3- مرغان سحر به انسان غافل میگویند که از خواب غفلت و بیخبری بیدار شود.
4- خداوند از هر عیب و نقصی دور است
2- جلوههای زیبایی منطقه و محلّ زندگی خود را ذکر کنید و دربارۀ عبرت آموزی آنها بحث کنید.
به عهده دانش آموز
نوشتن صفحه 15 کتاب
1- مترادف واژههای زیر را از متن درس بیابید و بنویسید.
شگفت= عجب
آگاهی= تنبیه
ستایش خداوند= تسبیح
شنونده= مستمع
نادانی= جهالت
انگور= عنب
رام= مسخر
روز= نهار
مقصد= منزل
خوشبختی= سعادت
2- در بیتهای زیر از کدام عناصر زیبایی سخن، استفاده شده است؟
خبرت هست که مرغان سحر میگویند آخر ای خفته، سر از خواب جهالت بردار؟
جان بخشی به اشیا (تشخیص): حرف زدن مرغ سحر
تا کی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیش؟ حیف باشد که تو در خوابی و نرگس، بیدار
تشبیه: ( انسان: مشبه، چو: ادات تشبیه، بنفشه: مشبه به، سر غفلت در پیش داشتن: وجه شبه) / تضاد: خواب و بیدار
3- بیت دوم درس را در یک بند، توضیح دهید.
آفریدههای خدا بسیار متنوع و گوناگون هستند. این آفریدهها با نظم و فلسفه خاصی آفریده شدهاند. انسانهای عاقل با دیدن زیباییهای طبیعت و آفریدههای خدا، به وجود خالق بیهمتا پی میبرند. یعنی آفریدههای خدا باعث آگاه شدن انسان عاقل میشوند. کسی که به وجود خداوند اعتراف نمیکند اصلاً دل ندارد.
حکایت سفر
روزی پیر (مرشد، راهنما) ما، با جمعی از همراهان به در آسیابی رسید. افسار اسب کشید و ساعتی درنگ کرد
اسب را نگه داشت و مدتی در آنجا توقف کرد.
پس به همراهان گفت: میدانید که ای آسیاب چه میگوید؟، میگوید: معرفت این است که من در آنم.
میگوید: شناخت آن چیزی است که من انجام میدهم
گرد خویش میگردم و پیوسته در خود سفر میکنم، تا هر چه نباید، از خود دور گردانم!
دور خودم میگردم و مدام در درون خودم سفر میکنم تا چیزهایی را که نباید در من باشد (مسائل منفی)، از خود دور کنم.
نکات دستوری رو چطور تدریس کنیم. البته نوشتید بر عهده دانش آموز ولی منظورم اینه که توضیح بیشتری می دادید . ببخشید. ممنون از شما
ممنون از سایت خوبتون
در کنار راحتی در نوشتن تکالیف طوری تعلیف شده که کاملا درس رو هم متوجه میشیم
************** *** ** *
فقط موندم امتحانا ک حضوریه * **** بخورم😐
سلام ممنون بابت سایت خوبتون. لطفا گام به گام ریاضی رو هم تو سایت بزارین
مرسییییی
خیلی عالی بود
دمتون گرم😊